تاريخ الموت و اعتقادات مسلمانان شيعة اسماعيليه »
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 979
نویسنده : امیر حسین دلشاد غلامی

تاريخ الموت و اعتقادات مسلمانان شيعة اسماعيليه »

 

   

سپاس بي پايان به درگاه خداوند منّّان كه با الطاف الهي و بذل عنايت مسؤلين بخصوص جناب آقاي مرعشي كه با علاقمندي برگزار كنندگان اين همايش را مورد لطف قرار داده ضمن راهنمائي هاي سودمند امكان برگزاري چنين همايشي را براي  اولين بار فراهم ساختند و جناب آقاي مهندس بهشتي كه آگاهي عميق و علاقه قلبي  ايشان درباره فرهنگ و تاريخ اين سرزمين هميشه مايه تشويق و دلگرمي علاقمندان به فرهنگ اين سرزمين مقدس بوده، از تمامي مسؤلين سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري تشكر و قدرداني مي نمائيم كه بدون كمك و كوشش آنها امكان برگزاري  چنين همايشي فراهم نمي شد. و سپاس و قدرداني خود را به حضور تمامي اساتيد، محققين، مسؤولين و حاضرين در اين همايش تقديم مي داريم كه با حضور و شركت خود به غناي علمي و برگزاري شكوهمند اين اولين همايش بررسي تاريخ و فرهنگ  الموت كمك نمودند.

منطقه الموت تاريخ و فرهنگ آن از زمان هاي بسيار دور نه تنها مورد بي مهري و عدم توجه حكمرانان و اداره كنندگان اين كشور بوده بلكه محققين و پژوهشگران هم نهايت بي مهري را در حق آن روا داشته از تحقيق عالمانه و پژوهش بي طرفانه در مورد آن اباء نمودند، يا آنكه تنها به تكرار افسانه هاي نادرست و نوشته هاي مغرضانه تاريخ نويسان دوران حكومت عباسي و سلجوقي اكتفا كردند. چنانچه گوئي هنوز متفكران و پژوهشگران ما تحت سلطه فرهنگي و ايدئولوژيكي حكومت عباسيان و سلجوقيان باقي مانده اند. چند دهه گذشته تعداد كارهاي علمي كه براي روشن نمودن نكات ناگفته تاريخ و فرهنگ الموت و ارائه بي غرضانه تاريخ آن انجام گرديده بسيار محدود بوده.

منطقه الموت كه در گذشته بعنوان بخشي از منطقه ديلمان بسيار گسترده تر از امروز بوده داراي تاريخي بسيار با شكوه و فرهنگي بس افتخار آميز است. تاريخي كه  با نهضت شيعه و تاريخ وََََلايت در تاريخ اسلام گره خورده. اولين حكومت هاي شيعي در همين منطقه بوجود آمد. شيعيان زيدي اولين حكومت شيعي را در طبرستان و ديلمان بر پا نمودند. شيعيان اسماعيلي از زمان آل زيار تا زمانيكه قلعه الموت را رسماً به شاه عباس صفوي تسليم نمودند در اين منطقه فعاليت و حكومت داشتند. امروز هم اكثريت مردمان اين منطقه شيعيان اثني عشري مي باشند. سلسله هاي شيعي مذهب آل زيار و آل بويه كه در زمان آل بويه خليفه سني مذهب عباسي را دست نشانده خود ساختند از همين منطقه ديلمان بزرگ برخاستند. بخش مهمي از تاريخ سه مذهب شيعي كه امروز در جهان وجود دارند يعني شيعه اثني عشريه، شيعه اسماعيلي و شيعه زيدي با تاريخ اين منطقه عجين است. يكي از معدود مناطقي و شايد تنها منطقه ائي در ايران كه از ابتداء ورود اسلام به  فلات ايران هيچوقت مذاهب سني در آنجا اكثريت پيدا نكرد و هميشه پايگاه اصلي نهضت شيعه بوده منطقه الموت و ديلمان بزرگ است. 

نام الموت بيش از هر چيز ديگر با طريقت مسلمانان شيعه اسماعيلي گره خورده. از سال 483 هجري قمري كه حسن صباح، كه اكنون ما در هزاره تولد او هستيم، قلعه الموت را از فرمانده آنجا مهدي علوي خريداري نمود و در آنجا مسقر گرديد، الموت  وارد تاريخ جهان شد و تا به امروز توجه جهانيان را بخود جلب نموده. هزاران جلد كتاب به زبانهاي گوناگون توسط محققين و داستانسرايان كشورهاي مختلف درباره آن نوشته شده و افسانه هاي بسياري درباره آن گفته شده. دو سال پيش تلويزيونZDfآلمان فيلمي در ايران و سوريه از حسن صباح ساخت كه متاسفانه باز هم افسانه هاي دور از حقيقت و سرا  پا كذب ماركوپولو و تاريخ نويسان مغرض حكومت عباسي در آن به نمايش گذاشته شد. در حاليكه ماركوپولو به هيچ وجه از الموت گذر نكرد و در طول سفر و عمر خود يك قلعه اسماعيلي را نديد و با يك فرد شيعه اسماعيلي بر خورد و گفتگو نكرد. ولي افسانه هاي بدور از حقيقت او در مورد شيعيان اسماعيلي و قلعه الموت تا اواخر قرن نوزدهم از منابع تحقيقي پژوهشگران غربي بود و هنوز هم ذهن داستان نويسان و فيلم سازان غرب را به خود مشغول مي سازد.

آنچه كه در اين فرصت كوتاه بطور فشرده مايل به بيان آن هستم، بررسي و روشن نمودن نكاتي از تاريخ الموت و بخصوص عقايد مسلمانان شيعه اسماعيلي و آراء و عقايد حسن صباح است تا شايد سر آغازي گردد براي شروع پژوهش ها و نگرشي تازه به تاريخ الموت و شيعيان اسماعيلي بدور از الغائات و نوشته هاي غرض آلود و متعصبانه و افسانه هاي بدور از حقيقت نويسندگان عباسي مانند ابن رزام  و اخو محسن و بغدادي و غيره. 

مسلمانان شيعه اسماعيلي دومين گروه شيعه از سه گروه موجود مذهب شيعه در جهان مي باشند كه در بيش از بيست كشور جهان زندگي مي كنند. در طول تاريخ خود كه  همچون ساير فرق اسلامي، با بعثت حضرت رسول اكرم(ص ) بعنوان آخرين فرستاده و پيامبرالهي آغاز مي گردد و بر اساس اعتقاد به وَلايت كه اساسي ترين ركن اعتقادي آنهاست نهضت خود را آغاز نمودند و در چار چوب مذهب جعفري نهايتاً  حدود 148 سال بعد از رحلت حضرت امام جعفر صادق  (ع) موفق گرديدند به تدريج يمن، مغرب عربي در شمال آفريقا، سودان، تونس فعلي، مصر، عربستان، فلسطين و شام را به تصرف در آوردند و حكومت شيعه را براي اولين بار در اين مناطق برقرار نمايند. حكومتي كه بنام پر بركت حضرت فاطمه زهرا ( س ) بنام « فاطميون » ناميده شد و براي اولين بار اذان شيعه از  مساجد آن بگوش رسيد و نماز شيعه در آن اقامه شد و فقه شيعه جعفري بعنوان فقه رسمي حكومت به اجراء در آمد.

پيشرفت چشمگير نهضت شيعيان فاطمي در جهان اسلام كه حتي موفق شد بغداد را  هم به مدت يكسال و نيم به تصرف در آورد و مي رفت تا كل ممالك اسلامي را تحت لواي حكومتي شيعي در آورد، خشم و كينه شديد خلفاي سني مذهب عباسيان و حاميان آنها  يعني تركان سلجوقي را موجب گرديد. اين دشمني در دو جبهه نظامي و عقيدتي بروز كرد. بدستور خلفاي عباسي مولفان دربار عباسي كتب و رسالاتي را از افسانه ها و مطالب دروغ به نام كتب طريقت شيعه اسماعيلي جعل نمودند، مانند كتاب السياسه، و بعد بر اساس اين كتب جعلي رديه هايي مفصل در رد مذهب شيعه اسماعيلي نوشتند كه معروفترين آنها رديه ابو عبدالله محمد بن علي بن رزام و كتاب ضد اسماعيلي ابوالحسين محمد بن علي معروف به اخو محسن است.

رديه هاي ابن رزام و اخو محسن كه هر دو از كارگزاران دربار عباسي بودند و نوشته هاي آنها انباشته از اتهامات بي اساس و جعليات دشمنانه است مبناي همه نوشته هاي بعدي تاريخ نويسان و متكلمان اهل سنت قرار گرفت و حتي اساس و پايه بيانيه معروف ضد فاطمي كه در سال 402 هجري قمري به فرمان خليفه عباسي القادر بالله در بغداد صادر شد گرديد. بخش هاي نقل قول شده آن در كتب تاريخي تا اواخر قرن نوزدهم مورد قبول و استفاده اكثريت شرقشناساني شد كه در مورد تاريخ و عقايد نهضت شيعيان اسماعيلي تحقيق مي نمودند. تاثير جعليات و افسانه هاي ابن رزام و اخو محسن در بعضي از  نوشته هاي امروزين محققين ايراني و غربي بخوبي ديده مي شود و جاي بسي تاسف است كه الغائات خلفاي عباسي و نويسندگان حقوق بگير آنها هنوز بر انديشه پژوهشگران تاريخ نهضت شيعيان اسماعيلي تاثير گذار باشد. 

اين جنگ عقيدتي نهايتاً در اوج خود منجر به تأسيس مدارس نظاميه توسط خواجه نظام الملك گرديد. وظيفه اصلي اين نظاميه ها دفاع از مذهب اهل سنت و ايجاد مشروعيت براي خلفاي عباسي بعنوان مرجع علي الاطلاق جامعه اسلامي و رد و طرد هر عقيده و انديشه مخالف بعنوان بدعت و الحاد و ضديت با اسلام بود. بنابراين  اعتقادات مذهب شيعه، بخصوص اعتقادات شيعيان اسماعيلي هدف اصلي حمله آنان  قرار گرفت و اوج ثمره آن بصورت متفكري مانند امام محمد غزالي بود كه تمام توان فكري خود را  براي حمله به اعتقادات اسماعيلي بكار بست. يكي از عجيب ترين وقايع تاريخ انديشه كه كمتر مورد توجه پژوهشگران زندگي امام محمد غزالي قرار گرفته اين است كه او پس از نوشتن مهمترين كتابي كه در رد بنيان هاي اعتقادي شيعيان اسماعيلي نوشت، آن چنان دچار بحران روحي از نظر اعتقادي شد كه مجبور گرديد نظاميه بغداد و منصب بسيار مهم خود و دربار خليفه عباسي را ترك نمايد و مدت هفت سال در انزوا و سفر به تفكر دوباره در مورد عقايد خود به پردازد و نهايتاً بصورت صوفي كه بسياري از اصول عقايد باطني طريقت شيعيان اسماعيلي را مورد قبول قرار داده بود، در طوس بدور از دربار خليفه عباسي و سلطان سلجوقي، يعني دو دشمن اصلي اسماعيليان، ماواء گزيند.

مذهب شيعيان اسماعيلي بر اساس كتاب الله و سنت رسول الله و در چار چوب اسلام  و مذهب تشيع مي باشد. آنها خود را پيرو مذهب جعفري مي دانند و فقه آنها فقه جعفري است. مهمترين كتاب فقهي آنها كه تا اين زمان در نزدشان باقي است يعني كتاب «‌ دعائم الاسلام » بهترين گواه بر اين مدعاست. جهان بيني آنها بر خلاف نظر مستشرقان غربي و پژوهشگران ايراني به هيچ وجه يك جهان بيني نو افلاطوني نيست. جهان بيني كه متفكران شيعه اسماعيلي مانند ابويعقوب سجستاني، ابوحاتم رازي، حميدالدين كرماني، ناصر خسرو و غيره ارائه دادند ريشه در وحي الهي و احاديث نبوي و خطبه ها و بيانات حضرت علي (ع) دارد. جهان بيني شيعيان اسماعيلي بر اساس نظام ابداع و انبعاث است و اين با نظام فيضان و صدور فلوطين تفاوت بنيادين دارد، هر چند كه در ظاهر ممكن است مشابه باشند. همانطور كه وحدت وجود عرفان هند با وحدت وجود ابن عربي بسيار متفاوت است. ذات الهي در جهان بيني اسماعيليان  با واحد فلوطين يكي نيست، همينطور سلسله مراتب وجود. عدم توجه به اين تفاوت هاي اساسي مهمترين دليل عدم درك صحيح از جهان بيني اسماعيلي در تحقيقات جديد    مي باشد. 

افسانه ايجاد باغ بهشت در الموت كه تنها نويسندگان غربي بخصوص ماركوپولو آنرا عنوان نمودند، امروزه ديگر توسط هيچ محقق و پژوهشگر انديشمندي مورد قبول و يا حتي توجه هم قرار نمي گيرد. امكان برپائي چنين باغي در الموت حتي با تكنولوژي كه امروز در اختيار بشر است هم شدني نيست چه رسد به امكانات هزار سال قبل. 

افسانه استفاده از مواد مخدّر براي وادار كردن فدائيان براي انجام مأموريت هائي كه به آنها واگذار مي گرديد از جمله جعليات و افتراهاتي است كه توجه پژوهشگران انديشمند امروز را به خود جلب نمي نمايد. شخص معتاد به مواد مخّدر كه حتي توان حفظ حرمت انساني خود را ندارد و از نظر فيزيكي بسيار ضعيف و درمانده است چگونه قادر به انجام مأموريت هاي بزرگي است كه مستلزم داشتن اعتماد به نفس، شجاعت، علم، آگاهي، اعتقاد كامل و بر خوداري از آمادگي بسيار بالاي جسماني است. فدائيان از سطح بالاي علمي و دانش روز بر خوردار بودند، حتي زبانهاي خارجي را بخوبي تكلم مي كردند و بر اساس آگاهي كامل از مأموريت خود و اعتقاد راسخ به اينكه در راه رضاي الهي و مبارزه با ظلم و ستم عمل مي كنند به انجام مأموريت خود اقدام مي نمودند. بجاي اينكه حسن صباح هزاران سرباز بي گناه را در جنگي نا برابر به كشتن دهد، يك نظامي فدائي را براي مبارزه كردن با شخصي كه تنها او مسئول اصلي تمامي ظلم ها، ستم ها و فسادها بود گٌسيل مي داشت.

نظام الملك اولين كسي است كه بدست فدائيان كشته مي شود. وزيري كه در مدت بيست سال وزارت خود اموال و ثروتي بيشتر از سلطان ملكشاه سلجوقي جمع آوري نمود و تعداد محافظين او از ملكشاه بيشتر بود و تمام نيرو و توان خود را براي مبارزه با مذهب تشيع و سركوب نژاد ايراني و برتري دادن به اقوام غير ايراني در ايران و تسلط تفكر اشعري و مذهب شافعي بكار برد. انساني كه وقتي از فقها و علماي بزرگ زمان خود براي خود محضر خواست تا در موقع مرگ در كفن او گذارند تا گواه بر درستي ايمان و اعمال او در آن دنيا باشد جمله معروف ) حسن خير‏‎‎ٌ ظلمه ( را از عالم بزرگ نظاميه بغداد دريافت نمود. 

فدائيان اسماعيلي ارتش يك نفره ائي بودند كه حريف را در يك نبرد روياروي از پا در مي آوردند. هيچ كس در خواب بدست آنان كشته نشد. هيچ كس از پشت سر مورد حمله قرار نگرفت. هيچ كس از راه دور بوسيله پرتاب تير از پا در نيامد. آنها هيچ وقت از زهر براي از ميان برداشتن حريف خود استفاده نه نمودند. هيچ انسان بي گناهي بدست آنان كشته نشد. در طول تاريخ 171 ساله الموت تمامي كسانيكه بدست فدائيان اسماعيلي كشته شدند مسئولين و قدرتمندان و ستمگراني بودند كه جز ظلم و ستم و چپاول اموال مردم بي گناه كاري نمي كردند.

حسن صباح، بر عكس آنچه تاكنون از او به تصوير كشيده اند، انسان آرمان خواه و روحاني پارسا بود كه زندگيش بر اساس عقايد ديني اسلاميش تنظيم يافته بود. براي حسن صباح زندگاني انسان تجلي و نمود اعتقاداتش بود. او بين اعتقادات و نحوه زندگي تفاوتي قائل نبود. نه تشنه قدرت بود و نه به ثروت و مقام و لَذات دنيوي توجه داشت. او اهل باطن و معنا بود. عمر خود را در پارسائي و عبادت و زهد و تقوا  و خدمت به خلق گذراند. الموت را كه مكاني براي تبعيد مخالفان حكومت بود، تبديل به منطقه ائي كرد كه از نظر سطح علمي و اقتصادي و ميزان توليد مشهور شد و به خراسان كه انبار غله آسيا بود در زمان قحطي كمك مي رساند. جامعه ائي ايجاد نمود بر اساس عدالت و تأمين اجتماعي، رفاه و اعتقادات ديني كه بمدت 171 سال بصورت جامعه ائي نمونه در آمد. بعد از حدود هشتصد سال از سقوط قلعه الموت هنوز وضع اقتصادي و فرهنگي منطقه الموت به سطحي كه در زمان حسن صباح بود نرسيده. مهمترين كتابخانه ها و مراكز علمي آن زمان را در الموت و ساير قلاع ايجاد نمود. دستاوردهاي علمي آنها بخصوص در زمينه پزشكي به حدي رسيد كه آگاهي از خواص آسپرين را براي اولين بار به آنها نسبت مي دهند. حسن صباح رياضي داني برجسته، فيلسوف و متكلمي توانا، ستاره شناسي ماهر و پزشكي متخصص بود. شخصيت او به طوري بود كه عطاء ملك جويني كه دشمن اسماعيليان بود، در تاريخ جهانگشا درباره او نوشت « حسن صباح كار و ناموس بر زهد و ورع و امر به معروف و نهي منكر نهاد ». خواجه رشيدالدين فضل الله در جامع التورايخ نوشت : « در زهد و ورع و تقوي بغايت بود ». و ابوالقاسم كاشي در زبدة التوريخ ذكر مي كنند: « صائم الدهر قائم الليل بود ». 

نظريه تعليم حسن صباح كه در رساله چهار فصل ارائه گرديده بسيار مورد سوء تعبير قرار گرفت. امام محمد غزالي آن را بصورت تحريف شده ارائه نمود تا بتواند آن را رد نمايد. غزالي مدعي شد كه با نظريه تعليم، حسن صباح عقل را به تعطيل كشيده. در حاليكه در نظريه تعليم عقل مبتني بر وحي است. حسن گفت عقل به تنهائي و به خودي خود قادر به شناخت حقيقت ذات الهي نيست. تنها از طريق انكشاف حقيقت و وحي الهي، يعني تعليم، است كه عقل مي تواند به شناخت حقيقت نايل گردد. آنچه در نظريه تعليم رد مي شود ادعاي عقل خود محور و مستقل است. يعني عقل بمعنائي كه زكرياي رازي و راسيوناليسم منظور نظر دارند. در نظريه تعليم حسن صباح عقل محدوده خود را مي شناسد و تا آنجا پيش مي رود كه نياز به درك حقيقت را در مي يابد، ولي شناخت حقيقت تنها با انكشاف آن امكان پذير است. نظريه تعليم او نه خرد گرائي محض است و نه تعطيل خرد. بلكه راه سومي است كه خرد را در محدوده خود بكار مي گيرد و شناخت ذات حقيقت را به انكشاف حقيقت معطوف مي دارد. 

مايلم در اينجا اشاره كوتاهي هم به مسئله بسيار بحث انگيز تأويل داشته باشم. تأويل در نزد شيعيان اسماعيلي تأويل وجودي است و نه تأويل متن، گر چه تأويل متن هم تنها از طريق باطن امكان پذير است. تأويل در خود تنزيل مستتر است. بدون تأويل جهان معنا بر روي انسان بسته مي ماند و انسان تنها به ظواهر مي تواند اكتفا كند. تنزيل بدون تأويل جهان خلقت را به بن بست مي كشاند. انا الله مستلزم انا اليه راجعون است. در نزد شيعيان اسماعيلي تأويل همان زايش روحاني انسان است. رسيدن به باطن و جهان معنا تنها از  را استحاله وجود و زايش روحاني امكان پذير است.

لازم به ذكر است شيعيان اسماعيلي همانند پيروان ساير فرق و مذاهب اسلامي، در طول تاريخ خود دچار بدعت و انشعاباتي شدند كه علت آن انحراف از اصول اصلي اعتقادي اين طريقت است. اولين بدعت گذاران قِرامطه هستند كه با رفع تكليف شرعي از خود و رد شريعت از بدنه اصلي شيعيان اسماعيلي جدا گرديدند. شيعيان فاطمي هيچگاه قرامطه را از خود ندانستند و جنگ هاي طولاني بين آنها خود دليل اين مدعاست. دومين انحراف بدعت دروزها ست كه با ادعاي الوهيت براي حاكم بامرالله خود را از بقيه شيعيان اسماعيلي مجزا نمودند و زمانيكه بحث و مناظره با آنها به نتيجه نرسيد بدستور الحاكم بامرالله مركز عبادي آنها به آتش كشيده شد و هر كه توبه نه نمود يا به قتل رسيد يا مخفي و فراري شد. آخرين بدعت هم در زمان حاضر است كه گروهي از اسماعيليان هند بنام خوجه ها تحت تأثير عقايد مذهب هندو امامت شيعه را به اواتار هندي تبديل كرده و تكاليف شرعي را از خود ساقط نموده اند. بعبارت ديگر با تركيب دو بدعت قرامطه و دروز، بدعت سومي در زمان حاضر پديد آمده كه بدعت خوجه ها مي باشد. تأثير عقايد هندو در آئين خوجه ها بيش از اعتقادات اسلامي است. اين بدعت ها هيچگاه با اصول اعتقادي طريقت شيعه اسماعيلي سازگار نبوده و پيكره اصلي جامعه هيچ زماني آنها را مورد تأييد قرار نداده است و هميشه در چار چوب اسلام و مذهب تشيع و فقه جعفري باقي مانده است. يكي دانستن مذهب شيعيان اسماعيلي با هر يك از اين بدعت ها بخصوص در زمان حاضر اشتباه بزرگي است كه بسياري از پژوهشگران بدان دچار گرديده اند و در نتيجه تصويري نادرست و بدور از حقيقت از مذهب شيعيان اسماعيلي و نهضت آنها ارائه  مي دهند كه به هيچ  وجه با حقيقت تاريخ آنها هم خواني ندارد. نهضت شيعيان اسماعيلي يك جنبش سياسي اجتماعي نيست بلكه نهضت ديني است كه تنها در چهار چوب اسلام و مذهب تشيع  قابل درك و فهم مي باشد.

ضمن تشكر دوباره از تمامي كسانيكه امكان بر پائي چنين همايشي را فراهم نمودند اميد است با بذل عنايت مسئولين و انديشمندان گرامي، توجه بيشتري به منطقه الموت، فرهنگ، تاريخ و وضعيت توسعه اقتصادي آن معطوف گردد تا با عنايات الهي و دلسوزي مسئولين ضمن جبران گذشته زمينه توسعه همه جانبه فرهنگي و اقتصادي منطقه بخصوص در زمينه گردشگري فراهم آيد. انجمن احياء فرهنگ، تاريخ و طبيعت الموت بمنظور ايجاد زمينه هاي پيشرفت همه جانبه منطقه الموت تأسيس گرديده و تمام كوشش خود را در جهت تحقق اهداف فوق معطوف مي دارد. به نبيه و آله



:: موضوعات مرتبط: تاریخ , ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: